بریک اوت Breakout چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
بریک اوت (Breakout) چیست؟
اصطلاح بریک اوت Breakout را در زمانی به کار میبریم که نمودار قیمت، ناحیه مقاومت و یا حمایت را با قدرت بشکند و به سمت دیگر ناحیه حرکت کند و در آنجا تثبیت شود. بریکاوت نشاندهندهی پتانسیل حرکت قیمت برای شروع یک روند در جهت شکستهشده است. برای مثال، بریک اوت صعودی (شکست ناحیه مقاومتی) نشان دهنده این است که احتمالا قیمت، روند صعودی خود را شروع کرده است. بریک اوتهایی که با حجم معاملاتی بالایی (در مقایسه با حجم نرمال) اتفاق میافتند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهندبود زیرا احتمال بیشتری وجود دارد که در آن جهت، روند جدید پرقدرتی شکل بگیرد.
بریک اوت Breakout چه پیامی به شما میدهد؟
زمانی که قیمت برای مدتی زیر ناحیه مقاومت یا بالای ناحیه حمایت قراردارد و اکنون خود را از قفس این ناحیه آزاد کردهاست، بریک اوت Breakout رخ میدهد. ناحیه مقاومت یا حمایت به عنوان محدودهی تعیینکننده تلقی میشوند که معامله گران زیادی برای نقاط ورود و خروج یا قرار دادن حد ضرر و حد سود خود از آن استفاده میکنند. زمانی که قیمت ناحیه حمایت یا مقاومت را میشکند، معاملهگرانی که منتظر بریکاوت Breakout هستند وارد معامله میشوند و کسانی که فکر نمیکردند قیمت بریکاوت کند به منظور جلوگیری از ضرر بیشتر، از پوزیشنهای خود خارج میشوند و قدرت مضاعفی را برای ادامه حرکت مهیا میکنند.
این شکست نواحی اغلب با افزایش حجم معاملاتی نیز همراه است که نشان میدهد بسیاری از معاملهگران منتظر شکست این ناحیهها بودهاند. حجم بالاتر نسبت به حجم نرمال معامله شده نیز تاییدی بر بریک اوت است. اگر بریک اوت با حجم معاملاتی کمی همراه باشد ممکن است برای بسیاری از معامله گران قابل پذیرش نباشد که این ناحیه شکسته شدهاست یا اینکه هنوز معامله گران قانع نشدهاند که معاملاتی نزدیک به این نواحی و بر اساس شکست آن انجام دهند.
به احتمال زیاد چنین شکستهای کم حجمی با عدم موفقیت همراه خواهند بود. به طور مثال در رابطه با بریک اوت صعودی، در صورت عدم موفقیت شکست ناحیه مقاومتی، قیمت دوباره به زیر این ناحیه سقوط خواهد کرد. در بریک اوت نزولی نیز که اغلب بدان سقوط قیمت گفته میشود، در صورت عدم موفقیت در شکست ناحیه حمایتی، قیمت به بالای ناحیه حمایت بازمیگردد و به صعود ادامه میدهد که به اصطلاح به آن فالس بریک اوت (False Breakout) یا بریک اوت کاذب گفته میشود.
شناسایی شروع بریک اوتها اغلب با روندهای رنج و غالبا بدون جهت و یا الگوهای نموداری از جمله مثلث، پرچم، مثلث جمع شونده و الگوی سر و شانه به نمایش درمیآید. این الگوها زمانی به وجود میآید که قیمت، ناحیههای مقاومت یا حمایتی را تشکیل دهد. معاملهگران با بررسی این نواحی منتظر بریکاوت میمانند. حتی پس از بریک اوت با حجم بالا نیز قیمتها غالبا (نه همیشه!!!)، قبل از اینکه در آن جهت حرکت کنند، به ناحیه شکستهشده برمیگردند یا به اصطلاح به آن پولبک میزنند. این امر بدین خاطر است که معاملهگران کوتاه مدت اغلب در بریک اوت وارد معامله میشوند و با اندکی سود، شروع به سیو سود مینمایند و قدرت خریداران را کاهش میدهند. فراموش نکنیم که بسیاری از معامله گران نیز، که در جهت خلاف بریک اوت وارد معامله شدهاند و به حجم خود مدام اضافه میکنند، هنوز چشم امیدی به بازگشت روند دارند تا از معاملات معکوس خود خارج شوند که این فروش به طور موقت قیمت را به نقطه شکست میرساند. در آن لحظه است که معاملهگران تازه نفس، وارد معامله در جهت بریک اوت شده و قیمت را در جهت ناحیه شکسته شده پرتاب میکنند.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید این نمودار افزایش قابل توجه حجم معاملاتی را نشان میدهد که با شکست ناحیه مقاومتی که همان ضلع بالایی الگوی مثلث است، رخ داده است. در این مثال شکست ناحیه به قدری شدید بوده که باعث ایجاد گپ قیمتی نیز شده است. قیمت به روند صعودی خود ادامه داده و به سطح شکست نیز بازنگشتی نداشتهاست. این امر نشان دهنده بریک اوتی بسیار شدید است.
معاملهگران این امکان را داشتند تا با استفاده از بریک اوت Breakout وارد معاملات خرید شوند و یا از معاملات فروش خود خارج شوند. اگر وارد معاملات خرید شوند حد ضرر زیر سطح مقاومت الگوی مثلثی قرار میگیرد (یا حتی زیر سطح حمایت مثلث). به دلیل اینکه بریک اوت Breakout همراه با گپ بزرگی اتفاق افتاده است، ورود به معامله ممکن است دارای حد ضرر مناسب و ریسک به ریوارد معقولی نباشد.
بیشتر بخوانید:چگونه احساسات خود را در معاملات مدیریت کنیم؟
استراتژی معاملاتی استفاده از بریک اوت Breakout
در مبحث بریک اوت، شکستها معمولا در تمام تایمفریمها رخ میدهند. به همین دلیل، در این سبک مهم نیست که از چه تایمفریمی استفاده میکنید. مثلا اهمیتی ندارد، اگر از تایمفریمهای ساعتی، روزانه، یا حتی هفتگی استفاده میکنید زیرا در تمامی این تایم فریمها، نواحی را پیدا میکنید که نقش حمایت و یا مقاومت داشتهباشند. از این استراتژی به راحتی میتوانید برای تمامی تایم فریمها و سبکهای معاملاتی استفاده کنید.
پیدا کردن نواحی مناسب
در این استراتژی پیدا کردن نواحی حمایت و مقاومت مناسب، بسیار مهم است. هر چه قیمت این نواحی را بیشتر لمس کرده باشد و به آن واکنش نشان دادهباشد، اعتبار آن نواحی بیشتری خواهدبود. همچنین هرچه این حمایت و مقاومتها برای مدت زمان طولانیتری در بازار تاثیرگذار باشند، به اهمیت آنها افزوده خواهد شد و در زمان شکسته شدن، نتایج بهتری برای ما به ارمغان میآورند. زمانی که قیمت روند خنثی دارد، الگوهای متنوعی بر روی چارت تشکیل میشوند. الگوهایی مثل کانال قیمتی، مثلت و پرچم که همه اینها میتوانند ابزارهای مفیدی برای معامله باشند. جدا از بحث الگوها، مدت زمانی که قیمت در حوالی مقاومت یا حمایت حرکت کرده باشد نیز می تواند، در پیدا کردن ناحیه مناسب برای ما نقش مفیدی داشته باشد.
نقطه ورود به معامله
بعد از پیدا کردن موقعیت مناسب، حالا نوبت به برنامهریزی برای ورود به معامله میرسد. تقریبا میتوان ادعا کرد، راحتترین کار در این استراتژی، پیدا کردن نقطه ورود است. زمانی که قیمت در بالای سطح مقاومتی بسته میشود، معاملهگران بهدنبال معاملات خرید و برعکس زمانی که قیمت در زیر حمایت بسته میشود، معاملهگران بهدنبال معاملات فروش هستند.
برای تشخیص اینکه شکست رخ داده، معتبر است یا جعلی (fakeout)، باید منتظر تثبیت قیمت باشید. برای مثال بریک اوت کاذب زمانی رخ میدهد، که سهم در ساعات ابتدایی معاملات به بالای مقاومت یا پایین حمایت نفوذ کرده، اما با نزدیک شدن به پایان وقت معاملات، به سطوح قبلی باز میگردد. اگر معاملهگر عجول باشد و یا بدون داشتن تاییدیه شکست وارد معامله شود، ممکن است قیمت به محدوده قبلی خود برگردد. داشتن تاییدیه حجم معاملات نیز، مورد مهمی بود که در بالا به آن اشاره کردیم.
بیشتر بخوانید: معامله گری به سبک کروکودیل ها
زمان خروج از معاملات
یکی از مهمترین عوامل موفقیت معاملهگران، مشخص کردن نقطه خروج، قبل از وارد شدن به معامله است. در زیر دو روش برای پیدا کردن نقطه خروج از معامله را بیان کردهایم:
۱. نقاطی که میتوانیم با سود از معامله خود خارج شویم
زمانی که قصد دارید حد سودی برای معامله خود تعیین کنید، سعی کنید رفتار اخیر سهم یا جفتارز را در نظر داشته باشید تا بتوانید اهداف منطقیتری برای حرکت جدید آن پیدا کنید. زمانی که از الگوها استفاده میکنید پیدا کردن حد سود و هدف قیمتی بر اساس حرکات اخیر قیمت (Price Action) ساده به نظر میرسد. مثلا اگر محدودهای که قیمت در کانال حرکت کرده است، ۶ واحد باشد، در صورت شکسته شدن این کانال، همین ۶ واحد را میتوانیم به عنوان هدف قیمتی در نظر بگیریم (شکل زیر را مشاهده کنید).
در زمان رسیدن به هدف قیمتی، چند روش برای مدیریت معامله وجود دارد. زمانی که قمیت به هدف قیمتی رسید، معاملهگر میتواند تصمیم بگیرد که از معامله به صورت کامل خارج شود، یا مقداری از معامله را ببندد و حد ضرر را به محدودهای تغییر دهد که اگر قیمت به آن رسید، معامله با سود بسته شود. در این صورت میتواند اجازه دهد قیمت کار خودش را انجام دهد و ممکن است حتی سود بیشتری نیز نصیبش شود.
۲. بستن معامله با ضرر
دانستن این نکته که در چه جاهایی شرایط معامله تغییر کرده و باید معامله را با ضرر ببندیم برای ما بسیار اهمیت دارد. در این استراتژی پیدا کردن این نقطه هم، بسیار ساده است. بعد از اینکه سطحی شکسته میشود، مقاومت یا حمایت شکسته شده، کاربردشان تغییر میکند و به ترتیب به حمایت یا مقاومت تبدیل میشوند. (قاعده Change of Polarity)
دانستن این موضوع میتواند نکته کلیدی برای شما باشد. چون این نواحی میتوانند تعیینکننده باشند که آیا معامله شما شکست میخورد یا نه. معاملهگر میتواند این نقاط را برای حدضرر معامله خود تعیین کند. البته اندکی فاصله معقول از این سطوح برای حفظ معامله از نوسانات بازار نیر کار منطقی به شمار میآید.
زمانی که قصد دارید از معامله با ضرر خارج شوید، از سطوح حمایت یا مقاومت شکسته شده استفاده کنید. قرار دادن حد ضرر در این نقاط آسان ترین راه برای محافظت کردن، از معامله و سرمایه شماست و این کار باعث میشود که بیش از حد ریسک نکنید.
معمولا قیمت قبل از این که حرکت اصلی خودش را شروع کند، سطح شکسته شده را دوباره تست میکند و به همین دلیل بهتر است حد ضرر خود را خیلی نزدیک نقطه ورود قرار ندهید. در این صورت حدضرر شما قبل از اینکه قیمت حرکت اصلی خودش را شروع کند، فعال نمیشود.
بیشتر بخوانید: نقل قولهایی از لائوتسه برای معامله گران
محدودیتهای استفاده از بریک اوت
دو مشکل اصلی در رابطه با استفاده از بریک اوت Breakout وجود دارد. مشکل اصلی بریک اوت، احتمال ادامه نیافتن روند در جهت شکست قیمت است. در این حالت قیمت اغلب اندکی بالای سطح مقاومت یا زیر حمایت میرود و معاملهگرانی که بر اساس بریک اوت وارد معامله شدهاند را فریب میدهد زیرا بعد از آن قیمت برمیگردد و در جهتی که سطح شکسته شدهبود، ادامه حرکت نمیدهد. این اتفاق ممکن است قبل از اینکه بریکاوتی واقعی رخ دهد، چندین بار اتفاق بیافتد. که باعث میشود معامله گران در دام فالس بریک اوت گرفتار شوند که در بالا به آن اشاره کردیم.
استراتژی تشخیص سطوح و نواحی حمایت و مقاومت نیز بسته به هر فرد دارای ویژگیهای متفاوتی است. همه معامله گران ناحیه حمایت یا مقاومت یکسانی را مد نظر قرار نمیدهند زیرا از تعاریف و برداشتهای یکسانی استفاده نمیکنند. به همین دلیل است که بررسی حجم معاملات در تشخیص شکستهای معتبر، مفید است. افزایش حجم معاملات در شکست نواحی، نشان دهنده اهمیت آن ناحیه است.
نکته دیگری که حائز اهمیت است، استفاده از نواحی حمایت و مقاومت به جای سطح حمایت و مقاومت است. زیرا در بازارهای مالی ما با یک خط یا یک سطح برگشتی سروکار نداریم بلکه معاملهگران، سفارشات خرید و فروش خود را در یک محدودهای از قیمت وارد بازار میکنند و به دنبال ورود به معامله یا خروج از آنها هستند. تعیین شکستهای معتبر و برگشتهای قیمتی توسط نواحی حمایت و مقاومت، معامله گر را کمتر دچار اشتباه میکند.
این سبک از معاملات با وجود نوسانات قیمتی میتواند احساسات شما را به شدت درگیر کند چون قیمت به سرعت حرکت میکند. با استفاده از نکات گفتهشده در این مقاله میتوانید برنامه معاملاتی برای خودتان طراحی کنید. با درست اجرا کردن این برنامه و ریسک مدیریت شده میتوانید به بازدهی عالی نیز دست پیدا کنید.
به طور خلاصه برای استفاده از این سبک معاملاتی باید این موارد را رعایت کنید:
۱. پیدا کردن نواحی مناسب
۲. انتظار برای شکست معتبر ناحیه
۳. انتظار برای تست مجدد ناحیه و برگشت قیمت به آن
۴. تعیین هدف قیمتی معقول و در دسترس
۵. تعیین حد ضرر و حد بیاعتباری تحلیل
۶. ورود، صبر و مدیریت در معامله
بیشتر بخوانید: معرفی الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال
منبع: Investopedia