تفاوت معامله گر و سرمایه گذار در چیست؟

معمولا دو واژه‌ی معامله‌گر و سرمایه‌گذار به اشتباه جای یکدیگر به‌کار می‌روند. معامله‌گران و سرمایه‌گذاران حرفه‌ای به‌درستی فرق این دو را می‌دانند؛ این دو مفهوم کاملا از یکدیگر مجزا هستند. شاید یکی از دلایل اشتباه در تشخیص این دو مفهوم آن است که هردوی آنها از یک هدف مشترک برخوردار هستند؛ یعنی کسب درآمد از بازار سهام.

اما وجه تمایز این دو قشر  آن است که رویکردهای آنها در راستای دستیابی به این هدف مشترک متضاد است. به ساده‌ترین بیان، می‌توان گفت که معامله‌گران بورس، سهام خرید و فروش می‌کنند و سرمایه‌گذاران، در شرکت‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند. حال بیایید با تمرکز بر سه مفهوم اصلی مرتبط با هر یک از این دو فعالیت، موضوع را برایتان روشن‌تر کنیم:

  1. فلسفه‌ی اصلی

    با اینکه ممکن است سرمایه گذاران و معامله گران گاهی در حوزه‌ی کاری یکدیگر ورود کنند؛ اما فلسفه‌ی اصلی که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که فعالیت یکی از آن‌ها کاملاً مبتنی بر اصول فاندامنتال (بنیادی) است؛ درحالی که دیگری بر اصول تکنیکال (فنی) تکیه می‌کند.

سرمایه‌گذاران در درجه‌ی اول از دیدگاه فاندامنتال به بازار سهام نگاه می‌کنند. هنگام انتخاب یک سهم، سرمایه‌گذاران کاملاً روی آن‌چه شرکت انجام می‌دهد و قرار است در آینده نیز انجام بدهد، سرمایه‌گذاری می‌کنند. آن‌ها بیشتر به نتیجه نهایی اهمیت می‌دهند. آن‌ها گزارش‌های مالی شرکت را می‌بینند که شامل ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت جریان وجوه نقد و سایر اسنادی می‌شود که شرکت موظف است برای سهامداران خود افشا کند.

این گزارش‌ها، میزان بدهی شرکت نسبت به جریان نقدی کل، سهم شرکت از بازار نسبت به رقبا، میزان رشد و پیش‌بینی‌ها و از همه مهم‌تر میزان سودآوری آن‌ها را به سهامداران نشان می‌دهند. سرمایه گذران کنفرانس‌های عمومی شرکت در طول فصل انتشار گزارشات درآمد را گوش می‌کنند. از دیگر اطلاعات موردتوجه سرمایه گذاران میزان سود تقسیمی در هر سه ماهه (در آمریکا برخی از شرکت‌ها هر سه ماه سود تقسیمی پرداخت می‌کنند در حالی که در ایران سالانه پرداخت می‌شود) و هرگونه اطلاعات مفید دیگری است که برای تصمیم‌گیری درمورد خرید سهام شرکت می‌تواند مؤثر واقع شود.

اما معامله گران در درجه‌ی اول از دید تکنیکال به بازار سهام نگاه می‌کنند. معامله گران از ابزارهای مختلفی استفاده می‌کنند که سرمایه‌گذاران کمتر از آن‌ها بهره می‌گیرند. یکی از این ابزارها، اسکنر (دیده‌بان دارای فیلتر) سهام می‌باشد؛ ابزاری حیاتی که به معامله‌گران کمک می‌کند تا در هر لحظه، با فیلتر کردن دیده‌بان با تنظیمات خاص و دلخواه سهم مورد نظر خود را پیدا کنند. با اسکنر سهام، معامله‌گران می‌توانند هر سهمی را، خواه رو به بالا و خواه رو به پایین باشد، چه ارزش بازار آن کوچک و چه بزرگ داشته باشد و چه دارای حجم زیاد یا کم و شناوری بالا یا پایین باشد، انتخاب کنند. این‌ها اصطلاحات تکنیکال هستند که احتمالاً سرمایه‌گذاران به دنبال انها نیستند. نکته این است که معامله گران به دنبال شکار این حرکات بزرگ در نوسانات قیمت باهدف کسب سودهای احتمالی هستند و فیلترهای درون اسکنر سهام می‌تواند کمک کند تا به این مقصود برسند. (سایت finviz یک نمونه برای پیگیری دیده‌بان بازار سهام آمریکا است)

در حالی که سرمایه‌گذاران گزارش‌های مالی یک شرکت را رصد می‌کنند، معامله‌گران بادقت نمودار سهام شرکت را مورد بررسی قرار می‌دهند. در این نمودارها ، معامله‌گران بسیاری از اندیکاتورهای مورد مطالعه در برنامه معاملاتی خود را اعمال می‌کنند تا نقاط ورود و خروج مناسب را کشف کنند. آن‌ها شاخص‌هایی مانند میانگین‌های متحرک (ابزاری برای ارزیابی صعودی یا نزولی بودن روند سهام) و یا اندیکاتور شاخص مقاومت نسبی RSI (ابزاری برای تعیین اشباع فروش یا خرید سهام) را مورد استفاده قرار می‌دهند.

اما قبل از این‌که معامله‌گران شروع به معامله یک سهام کنند، درصدد رصد الگوهای خاصی در آن نمودار برمی‌آیند. هر معامله‌گر یک استراتژی دارد و از این رو، به دنبال الگویی است که در حوزه استراتژی او جای بگیرد. پس از آن، معامله‌گران سطح حمایت یا مقاومت شکسته‌شده را پیدا می‌کنند. آن‌ها تعداد بیشماری از فاکتورها مانند فاصله قیمت خرید و فروش، نوع معاملات انجام‌شده در حال حاضر و نوع کندل ایجادشده در زمان ورود به معامله خرید را بررسی می‌کنند. همه‌ی این ابزارها به طور ویژه‌ای برای معامله‌گران روزانه مهم هستند.

بیشتربخوانید: فومو FOMO یا ترس از دست دادن در معاملات چیست؟

  1. مدت زمان

همان‌طور که هر سرمایه‌گذار عادی نیز می‌گوید، هرگز سعی نکنید برای بازار زمان تعیین کنید. سرمایه‌گذاران برخلاف معامله‌گران میل ندارند تا به حرکت روزانه‌ و یا حتی حرکت هفتگی قیمت‌ها توجه کنند و آنها را مورد بررسی قرار بدهند. آن‌ها به اندازه‌ی یک معامله‌گر به نوسانات بازار توجه ندارند. آن‌ها اساساً چشم‌انداز بلندمدت‌‌تری نسبت به معامله‌گران دارند؛ این چشم‌انداز مطمئناً بیشتر از یک سال بوده و می‌تواند حداقل ۵ سال باشد. از دیدگاه این گروه، زمان‌بندی کردن بازار کاری احمقانه است.

سرمایه گذار یا تریدر

با این حال، از دیدگاه یک معامله‌گر، زمان‌بندی بازار همه‌چیز است. معامله‌گران سوئینگ در تایم‌فریم‌های متفاوت با بهره‌گیری از نوسانات قیمت به دنبال خرید در قیمت کم و فروش در قیمت بالا (و یا خرید در قیمت بالا و فروش در قیمت کم) هستند؛ نکته‌ای که یک سرمایه‌گذار معمولاً اهمیتی به آن نمی‌دهد و فقط آرام می‌نشیند. یک معامله‌گر روند، سعی دارد در قیمت بالا خرید کند و در قیمت بالاتر بفروشد (و یا در قیمت پایین بفروشد و در قیمت پایین‌تر معامله را با سود ببندد). به عبارت دیگر، یک معامله‌گر سهام را با دید کوتاه‌مدت یا میان‌مدت؛ و یک سرمایه‌گذار همان سهام را با دید طولانی‌مدت خریداری خواهد کرد.

تشخیص نوع معامله‌گری فرد نیز مهم است. یک معامله‌گر روزانه، سهام را در همان روز ظرف چند ساعت، چند دقیقه یا حتی چند ثانیه خریداری می‌کند و می‌فروشد؛ در حالی که یک معامله‌گر سوئینگ، سهام را حداقل برای یک روز نگه می‌دارد.

  1. سطح مهارت

هرچه وقت بیشتری در بازار صرف کنید، به طور طبیعی در معرض ریسک بیشتری قرار می‌گیرید. زمان حضور یک معامله‌گر (از نظر خرید و فروش در بازار)، می‌تواند به طور قابل‌توجهی طولانی‌تر از یک سرمایه‌گذار باشد؛ بنابراین به سطح مهارت بیشتری برای موفقیت در کسب درآمد نیاز دارد.

یک معامله‌گر مجبور است زیان خود را سریع کنترل کند؛ در صورتی که یک سرمایه‌گذار می‌تواند در صورت مواجهه‌ی شرکت با یک مانع، تا زمانی که اصول تحلیل بنیادی آن دست‌نخورده باشد، صبر کند.

هر یک از این فعالیت‌ها به اصول فکری دیگری نیز احتیاج دارند. سرمایه‌گذاران باید از نوعی باور و ادراک در مورد شرکتی که سهام آن را خریداری می‌کنند، برخوردار باشند. از آن سو، رویکرد یک معامله‌گر کمتر احساسی است؛ در واقع، تصمیمات آن‌ها در هنگام تحلیل تکنیکال سهام باید بر اساس منطق باشد.

نتیجه نهایی

صرف نظر از رویکرد شما نسبت به بازار سهام، بدون شک برای انجام هر کار، تحقیقات گسترده‌ای لازم است. یک معامله‌گر باید بسیاری از شرایط تکنیکال را بررسی کند تا سهامی را که ارزش معامله دارد، بیابد؛ و یک سرمایه‌گذار باید ریز و درشت‌ شرکت را مطالعه کند تا متوجه پایداری یا عدم پایداری فلسفه‌ی مالی، محصول نهایی و یا خدمات شرکت در بلندمدت شود.

منبع: newtraderu


بیشتر بخوانید: نقطه ورود به معامله را چگونه تعیین کنیم؟

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا