مدیریت حرفه ای ریسک(بخش اول)

Professional Risk Management

یک مدیر ریسک حرفه اي شوید

هر معامله گري به جایی می رسد که شروع می کند به‌دنبال جوابهایی به غیر از روش هاي ورود و استراتژي‌هاي جدید معامله گري برود. آنچه بدنبالش می گردد روش هاي صحیح مدیریت سرمایه وریسک است. مدیریت ریسک مشخص می کند که چطور باید مبانی نسبت ریوارد به ریسک را بکار برد و توقع تان از رویکرد معامله گري را مدیریت کرد. مدیریت سرمایه مشخص می کند که شما چطور انتخاب می کنید که چقدر ریسک روي معامله تان داشته باشید و این انتخاب چقدر روي نوسان حساب معاملاتی و افت سرمایه تان تاثیر گذار است. ما کارمان را به این صورت شروع می کنیم ، اول بررسی می کنیم که نسبت ریوارد به ریسک واقعا چیست و چگونه عملکرد معامله گري شما را تحت تاثیر قرار می دهد و بعد نگاهی می اندازیم به مدیریت سرمایه و مبانی و تکنیک هاي تعیین سایز(حجم) در پوزیشن هاي معاملاتی.

1.شروع کار با نسبت ریوارد به ریسک

نسبت ریوارد به ریسک یکی از بحث هاي داغ مربوط به معامله گري است. در حالیکه بعضی از معامله گران بیان میکنند که نسبت ریوارد به ریسک چیز بدرد نخوري است، اما گروه دیگر بر این باورند که این نسبت جام مقدس معامله گري است.در این مقاله با هم یاد میگیرم که ،چگونه از این نسبت به درستی استفاده کنیم، بعضی واقعیتهاي گفته نشده درباره این نسبت را در اختیار شما قرار می دهیم ، و برخی از تصورات اشتباهی که درباره این نسبت وجود دارد را کنار میگذاریم.

تصور اشتباه شماره1: نسبت ریوارد به ریسک بدرد نخور است.

گاهی می بینید که بعضی از معامله گران می گویند نسبت ریوارد به ریسک بدرد نخور و بی فایده است ، این معامله گران دقیقا درست می گویند . حقیقت این است که این نسبت به تنهایی ارزشی ندارد و اگر قرار باشد به تنهایی مورد تحلیل قرار گیرد و در ارتباط با سایر ویژگیهاي آماري عملکرد معامله گري شما نباشد ، معلوم است که کارایی خاصی نمی تواند داشته باشد. با این حال ، اگر بدانید که چطور بدرستی از این نسبت استفاده کنید، خواهید دید که این نسبت یکی از سنجه ها و معیارهاي مهم در زندگی روزانه شما بعنوان یک معامله گر بحساب می آید و حتی می توان گفت ندانستن این نسبت در تنها یک معامله نیز می تواند منجر به عدم سود کردن درآن معامله شود.

تصور اشتباه شماره2: نسبت ریوارد به ریسک بد در مقابل نسبت ریوارد به ریسک خوب

دومین تصور اشتباهی که در مورد این نسبت شنیده می شود این است که اعداد خاصی براي یک نسبت ریوارد به ریسک مناسب تعیین می شود.آیا شما هم باور دارید که اگر وارد معامله اي شوید که نسبت ریوارد به ریسک یک به یک و یا کمتر باشد احتمالا درآن معامله سود نخواهید کرد؟ و یا این را شنیده اید که معامله گران حرفه اي فقط معاملاتی را انجام می دهند که این نسبت درآنها دو به یک یا بیشتر باشد؟!
توصیه ما اینست که اگر این مطالب را در سایتی خواندید ، فورا آن سایت را ترك کنید! زیرا یک نسبت ریسک به ریوارد مناسب فقط بستگی به استراتژي شخصی شما و عملکرد معامله گري شما دارد و نه چیز دیگري. یعنی که اگر یک تریدري فقط در موقعیت هاي با ریسک به ریوارد یک به سه و بالاتر می تواند سود دهی داشته باشد. ممکن است تریدر دیگري به راحتی بتواند با ورود به موقعیت هاي داراي ریسک به ریوارد یک به یک و حتی کمتر داراي سود دهی مستمر باشد  چنانچه بعدا با هم خواهیم دید،نسبت ریوارد به ریسک فقط درصورتی قابل تفسیر خواهد بود که آن را در ارتباط با نرخ برد تنظیم کنید،بنابراین توصیه هایی که در مورد این نسبت می شود بی فایده خواهند بود.

تصور اشتباه شماره 3:  شما می توانید بایک دستور حد ضرر ذهنی اقدام به معامله نمایید 

هنگامی که یک معامله گر به این نکته آگاه شود که مفهوم ریسک به ریوارد چگونه کار می کند،خواهد دید که معامله گري بدون یک سطح ضرر دقیق و ثابت ، غیر ممکن است. فقط درصورتی می توانید نسبت ریسک به ریواردتان را محاسبه کنید و نرخ برد مد نظر را بدانید و قضاوت کنید که از این معامله انتظار سود دارید یا خیر،که قبل از ورود به معامله بدانید کجا حدضرر تان را قرار خواهید داد.

اما نسبت ریوارد به ریسک واقعا چه چیزي را به شما می گوید؟!

زمانی که شما نسبت ریوارد به ریسک یک معامله را بدانید ، براحتی می توانید نرخ برد مورد نیاز را محاسبه کنید. و سپس می توانید نرخ برد مورد نیاز را با تاریخچه نرخ بردهایتان مقایسه کنید و آنگاه قضاوت کنید که آیا از این معامله انتظار برایند مثبت دارید یا خیر.

براي مثال، اگر شما وارد معامله اي با نسبت ریوارد به ریسک یک به یک شوید، نرخ برد کلی تان باید بیشتر از 50درصد باشد  تا یک معامله گر سودده بشمار بیایید.یعنی

 

اگر شما معاملاتی را انجام دهید و نگه دارید که نرخ برد مورد نیازتان بزرگتر از نرخ برد واقعی تان باشد ،در نتیجه به ناچار در دراز مدت پول از دست خواهید داد و بازنده هستید!


 ادامه مقاله را در بخش دوم مدیریت حرفه ای ریسک مطالعه نمایید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا